جدایی

آشنا شدن ، عاشق شدن ، ازدواج کردن ، با هم زندگی کردن ، بچه دار شدن ، … از هم جدا شدن و طلاق گرفتن.

خط بالا داستان زندگی بعضی از ماست که که در چند کلمه خلاصه شده. آنها که فقط این را تجربه دارند می توانند که احساس درد و نفرت و دل شکستگی قبل و بعد از جدایی را درک کنند.

تجربه هواپونوپونو یکی از آنها را با شما درمیان می گذارم:

شوهرم کار و سفرهای کاری من را دوست نداشت. از طرفی هم درآمد کافی برای ساپورت کل خانواده را هم نداشت. من هم تسلیم نشدم فقط برای آرامش او شغلم را رها نکردم. شوهر من فکر می کرد حق با اوست و بالاخره من را به خاطر زن دیگری رها کرد.

اما این پایان ماجرا نبود. نمی خوام ریز به ریز قضیه را تعریف کنم ولی واقعا عذاب آور بود مذاکره های بعد از جدایی ، باید در مورد همه چیز با هم به توافق می رسیدیم ، در مورد مسائل مالی گرفته تا حضانت پسرمان. واقعا دیدن او هم برایم قابل تحمل نبود و تمام صحبت های ما با خورد شدن قلبم به پایان میرسید. جالب اینکه هر دوی ما فکر می کردیم که حق داریم.  پسرم هم از این رابطه و تنش ها بسیار رنج می برد و با افسردگی فاصله زیادی نداشت.

چند سال پیش با هواپونوپونو آشنا شده بودم. تنها چیزی که یاد گرفته بودم و انجام می دادم گفتن چند عبارت “متاسفم ، لطفا مرا ببخش ، سپاسگذارم و دوستت دارم” . کم کم من و پدر فرزندم شروع به درک هم کردیم. اما هنوز تاکید می کرد که من درک درستی از وظایف یک زن در خانواده ندارم!

هر موقع عصبانی می شدم فقط می گفتم “لطفا مرا ببخش”. لطفا مرا ببخش بابت هرچه که باعث ناراحتی من شده. لطفا مرا ببخش بابت هرچه که باعث احساسات ناامید کننده من شده…

نمی دانم از آن موقع چه اتفاقی افتاد ولی تنها چیزی که می دونم اینه که الوهیت خاطره هایی از من را که باعث این احساسات منفی بین ما میشد را پاک کرد. از آن موقع فقط صلح و احترام بین من و همسر سابقم قرار داشت. پسرم هم بابت این رابطه جدید بسیار خوشحال است.

ذکر هواپونوپونو “لطفا من را ببخش” را خیلی دوست دارم. هنوز هم بلند یا در دلم تکرارش می کنم.

من حامد هستم، متولد ده ی 60 هجری. از 23 سالگی با فارکس آشنا شدم و حدود 8 سال هم میشه که با باینری آپشن سرو کله میزنم. آموزش می تونه رایگان باشه یا در ازای مبلغی، به شرطی که با تبلیغات سوء و دروغ پردازی همراه نباشه!

1 دیدگاه روشن جدایی

دیدگاه‌های این نوشته بسته است.