واگرایی یکی از مفاهیم نام آشنا در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال می باشد. هر فردی با ورود به دنیای ترید حتما با این واژه آشنا می شود. بسیاری به آن توجه می کنند و از آن در استراتژی فارکس خود استفاده می کنند. واگرایی همیشه در چارت مشاهده نمی شود اما هنگامیکه ظاهر شود بایستی به آن دقت کرد. زیرا احتمال بالای تغییر روند را به تریدر گوشزد می کند. واگرایی (divergence) در فارکس ، سهام و … زمانی اتفاق می دهد که شاهد حرکت قیمت یک سهم یا دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال باشیم. به عبارتی زمانی که قیمت برخلاف داده های دیگر در حرکت است، واگرایی اتفاق افتاده است. این مسئله می تواند هشداری باشد برای تضعیف روند فعلی قیمت و گاهی نیز می تواند به تغییر قیمت بیانجامد.
بیشتر بخوانید:
واگرایی در فارکس چیست ؟
عدم وجود توافق بین قیمت و اسیلاتور باعث واگرایی می شود. به عبارت دیگر قیمت ظاهری از خود نشان می دهد که اندیکاتور خلاف آن را به نمایش می گذارد. این عدم توافق و دوگانگی برای تریدر نشانه ای ارزشمند است که در ترید خود لحاظ می کند. واگرایی هم می تواند برای باز کردن یک معامله و هم می تواند برای بستن معامله تاثیر گذار باشد.
در تصویر فوق قله ها با خط به یکدیگر متصل شده اند. شیب خط نشان دهنده آنست که قله جدید بالاتر از قله قبلیست. در اسیلاتور نیز قله جدید از قله قبلی بالاتر است. در تصویر بالا واگرایی وجود ندارد.
در تصویر فوق قله جدید بالاتر از قله قبلیست اما در اسیلاتور قله جدید پایین تر از قله قبلی قرار گرفته است. بنابراین واگرایی ایجاد شده است.
در برخی مراجع واگرایی ها در چهار دسته قرار می گیرند. اما از نظر عده ای واگرایی های کاربردی در دو دسته قرار دارند.
واگرایی نوع اول
وقتی که در نمودار قیمت قله جدید بالاتر از قله قبلیست اما در اسیلاتور قله جدید پایین تر از قله قبلیست.
واگرایی نوع دوم
وقتی که در نمودار کف جدید پایینتر از کف قبلیست اما در اسیلاتور کف جدید بالاتر از کف قبلیست.
واگرایی چه اطلاعاتی برای تریدر دارد؟
پس از ایجاد واگرایی در فارکس احتمال زیادی وجود دارد که یا روند بازگردد یا به صورت روند رنج تبدیل شود. چنانچه روند صعودی باشد و واگرایی ایجاد شود اگر تریدر معامله باز داشته باشد آن را می بندد و یا استاپ لاس را بسیار نزدیک قرار می دهد تا سود حفظ شود. به طور مشابه در روند نزولی و پس از ایجاد واگرایی معامله سل باز یا باید بسته شود و یا استاپ لاس در بالای نزدیک ترین قله قرار داده شود.
در تصویر بالا با مشاهده واگرایی استاپ لاس به زیر کف آخر منتقل شده است. با برگشت و پایین آمدن قیمت یا نرخ استاپ لاس جدید فعال و معامله بسته شده است. با انجام این کار سود حاصل از صعود ذخیره می شود.
سیگنال ورود به معامله
بسیاری از افراد غیر حرفه ای بر این باورند که با تشکیل واگرایی بایستی معامله باز کرد. به عبارت دیگر اگر بین دو قله واگرایی ایجاد شد بایستی معامله فروش باز نمود. یا اگر بین دو کف واگرایی بین قیمت و اسیلاتور مشاهده شد باید معامله خرید باز نمود. اما این روش از باز کردن معامله بسیار پر ریسک است. علت آن اینست که نمی توان صد در صد مطمئن بود که با ایجاد واگرایی بازار پس از آن در جهت مخالف حرکت کند. ممکن است پس از واگرایی بازار کمی رنج شود و بعد به حرکت قبلی خود ادامه دهد.
بی تردید توجه به واگرایی و لحاظ کردن آن در ترید معاملات سودده را افزایش می دهد. اما واگرایی نمی تواند به خودی خود برای باز کردن معامله کافی باشد. یک روش بسیار خوب برای معامله با واگرایی اینست که به صورت مولتی تایم فریم تحلیل و ترید انجام شود. به این صورت که ابتدا در تایم فریم بالاتر حمایت و مقاومت در چارت تعیین شود و درهمان تایم فریم واگرایی مشاهده شود. پس از آن در تایم فریم کوچک ورود به معامله صورت گیرد.
در تصویر بالا در تایم فریم چهارساعته نرخ به حمایت رسیده است و واگرایی هم ظاهر شده است. حال برای یافتن موقعیت دقیق ورود به تایم فریم 15 دقیقه مراجعه شده است.
در تصویر فوق یک خط روند نزولی رسم شده است. پس از شکسته شدن آن تریدر معمولا بایستی منتظر پولبک باشد. پولبک به خط روند شکل نگرفته اما نرخ به بالای مووینگ اوریج EMA 50 رفته و به آن پولبک زده و موقعیت خرید فراهم شده است.
بهترین اندیکاتورها برای نمایش واگرایی در فارکس
به طور معمول اسیلاتورهایی که با آن می توان واگرایی ایجاد شده بین قیمت و اسیلاتور را مشاهده نمود عبارتند از:
RSI ، MFI ، MACD،CCI، Awesome .
برخی از تریدرها برای اطمینان از وجود واگرایی در فارکس به یک اسیلاتور اکتفا نمی کنند و چنانچه واگرایی را در دو اسیلاتور و قیمت مشاهده نمودند آن را در نظر می گیرند. شاید این دسته از تریدرها قصد ورود در بازگشت روند را داشته باشند.
در تصویر فوق واگرایی بین قیمت و دو اسیلاتور MACD و RSI مشاهده می شود.
نکات مهم
- گرفتن سیگنال ورود به معامله تنها بر اساس مشاهده واگرایی اشتباه است.
- پیش از هر بازگشت روندی الزاما واگرایی تشکیل نمی شود.
- اگر واگرایی شکل گرفت الزاما یک بازگشت روند بزرگ اتفاق نمی افتد بلکه ممکن است فقط بازار رنج شود.
- با تشکیل واگرایی می توان استاپ لاس معامله باز را تغییر داد تا در صورت برگشت بازار سود حفظ شود.
مطالعه بیشتر در مورد واگرایی در فارکس
واگرایی هم می تواند در جهت مثبت اتفاق بیافتد هم در جهت منفی. در مورد مثبت، حرکت صعودی در قیمت دارایی محتمل خواهد بود. واگرایی منفی نیز نشان می دهد که احتمال حرکت مثبت در این سهم یا دارایی مورد نظر بسیار ناچیز است و قیمت دارایی به احتمال زیاد نزول خواهد کرد.
واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند حاکی از یک حرکت بزرگ منفی یا مثبت خلاف جهت روند باشد. در واگرایی مثبت قیمت یک دارایی به پایین ترین سطح خود می رسد. این در حالی است که در اندیکاتوری مانند MFI، جهت حرکت صعودی است. در واگرایی منفی نیز قیمت به بالاترین حد خود می رسد، در حالی که اندیکاتورهای تکنیکال در پایین ترین سطح خود به سر می برند.
تفاوت سیگنال واگرایی و تایید اندیکاتورها چیست؟
در واگرایی (Divergence) همانگونه که اشاره شد، قیمت و داده های اندیکاتور در جهت مخالف هم حرکت کرده و سیگنال های متفاوتی را به معامله گر نشان می دهند. اما در تایید (Confirmation) سیگنال ارسالی از اندیکاتور (ها) و حرکت قیمت در یک جهت قرار می گیرند و به عبارتی همدیگر را تایید می کنند. طبعا معامله گران در شرایط ایده آل برای وارد شدن در معاملات و در حین انجام آن نیازمند تایید هستند. بنابراین زمانی که جهت حرکت قیمت افزایشی است، آنها خواهان تداوم حرکت قیمت هستند.
واگرایی و اندیکاتور RSI
واگرایی را معمولا با استفاده از اندیکاتورهای مختلفی همانند CCI، MACD، RSI و سایر اندیکاتورها می توان مورد بررسی قرار داد. اما آنچه به مدد تجربه ثابت شده، این است که شاخص قدرت نسبی یا RSI در این مورد بهترین گزینه است. اندیکاتور RSI برای محاسبه و بررسی میانگین سود و ضرر در یک دوره مشخص به کار می رود. با پایین آمدن سطح RSI، کندل های نزولی در 14 کندل گذشته، از کندل های صعودی پیشی گرفته و قوی تر خواهند شد.
معمولا واگرایی در بازارهای مالی و بویژه برای ارزیابی حرکت مبنایی در قیمت و یا به منظور ارزیابی برگشت قیمت یک جفت ارز مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال، سرمایه گذار اوسیلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نمودار قیمتی ترسیم می کند. چنانچه ارزش و قیمت در حالت صعودی قرار داشته باشند و به بالاترین حد خود برسند، در بهترین حالت بایستی RSI نیز در بالاترین سطح خود حرکت کند. در این میان، چنانچه سهام در بالاترین سطح خود قرار داشته باشد، در حالی که RSI روند حرکتی نزولی دارد، این روند می تواند هشداری باشد مبنی بر اینکه حرکت صعودی قیمت احتمالا دچار تضعیف خواهد شد.
در مثال مذکور که مصداق واگرایی منفی بود. معامله گر می تواند خروج از موقعیت را انتخاب کند و یا اقدام به تعیین استاپ لاس نماید.
در واگرایی مثبت وضعیت برعکس است. به این معنی که مثلا فرض بگیرید قیمت یک دارایی یا نسبت یک جفت ارز، در حال طی یک روند نزولی است، اما در RSI هر نوسان در پایین ترین قیمت، باعث ایجاد سطح جدیدی می شود. بنابراین ممکن است سرمایه گذار به این نتیجه گیری برسد که قیمت در پایین ترین سطح، در حال از دست دادن روند نزولی خود است و این احتمال وجود دارد که روند به زودی به سمت معکوس حرکت کند.
چگونه با استفاده از واگرایی معامله کنیم؟
واگرایی همواره نمی تواند حاکی از برگشت کامل روند باشد و در اغلب موارد پس از واگرایی، قیمت یک موج اصلاحی را تجربه می کند. بهتر است به یاد داشته باشید که واگرایی، صرفا به از دست دادن شتاب و مومنتوم اشاره دارد و این لزوما نمی تواند نشانه ای از تغییر کامل روند باشد.
بر همین اساس بهتر است برای اینکه به اشتباه نیافتید حتما علاوه بر واگرایی، از شاخص ها و ابزارهای موثر دیگری برای اتخاذ استراتژی نهایی خود استفاده نمایید. واگرایی تا این اندازه قوی و قابل اعتماد نیست که تنها با اتکا به آن بتوان یک پوزیشن معاملاتی در پیش گرفت.
اینکه کجا به دنبال واگرایی باشید از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین توصیه می شود اگر در ترید از واگرایی استفاده می کنید، رسیدن قیمت به یک نقطه حمایتی و مقاومتی مهم را ملاک قرار دهید و بعد از اینکه خط روند شکست، اقدام به ترید کنید.
استفاده از واگرایی در فارکس چه محدودیت هایی دارد؟
همانگونه که تمام اشکال تحلیل تکنیکال از این امر مستثنی نیستند، در مورد واگرایی نیز، معامله گران بایستی پیش از اینکه صرفا بر اساس واگرایی اقدام به ترید کنند، باید برای تایید روند معکوس از سایر اندیکاتورها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز استفاده نمایند. واگرایی در تمام موارد معکوس شدن قیمت ها نمی تواند وجود داشته باشد، بنابراین بهتر است در کنار واگرایی از سایر روش های تحلیل و مدیریت ریسک نیز استفاده شود.
از سوی دیگر، با وقوع واگرایی، نمی توان به این نتیجه رسید که حتما قیمت معکوس خواهد شد یا به زودی شاهد وارونه شدن روند خواهیم بود. واگرایی می تواند مدت طولانی تداوم پیدا کند، بر همین اساس، در صورتی که قیمت بر خلاف انتظار ظاهر شود، اقدام بر این اساس می تواند معامله گر را متحمل ضررهای قابل توجهی کند.
استراتژی معامله موفق با واگرایی در فارکس
حال چگونه می توان با واگرایی، حداکثر سود بالقوه را به سود بالفعل تبدیل کرد و ریسک های موجود را به حداقل رساند؟ برای این کار، بهتر است به یاد داشته باشید که اگر چه ممکن است سیگنال های واگرایی، در تمام تایم فریم ها فعال باشند، با این حال، می توان سیگنال های بهتری از نمودارهای بلند مدت تر، یک ساعته و بالاتر گرفت.
زمانی که گمان می کنید یک فرصت معاملاتی بر اساس واگرایی پیش آمده، بهتر است بلافاصله با یک حجم لات کوچک وارد معامله شوید. در این صورت چنانچه معامله سودده باشد این یعنی شما موقعیت را به درستی تشخیص داده و در بهترین قیمت وارد شده اید، اما در غیر این صورت، میزان ضرر شما در این معامله اشتباه حداقل خواهد بود. با این حال، لازم است که با دقت نظر مضاعفی وارد چنین موقعیت هایی شوید و سعی کنید حد ضرر را نه خیلی کوچک در نظر بگیرید که خیلی زود از معامله خارج شوید و نه آن قدر بزرگ که متحمل ریسکی غیر منطقی شوید.
از سویی، چنانچه معامله موفقیت آمیز باشد، می توانید یک پله به حجم معامله خود بیافزایید و با واگرایی خود، سود مناسبی دریافت کنید. بنابراین استراتژی معاملاتی خود را در سه گام طراحی کرده و پیش بروید؛ در گام اول، تایم فریم های بالاتر را انتخاب کنید، گام دوم را با ورود به معامله با حجم پایین همراه با ورود پله ای بردارید و در گام سوم حد سود و ضرر را به صورت منطقی مشخص کنید.
جمع بندی
می توان گفت که سیگنال های واگرایی اوسیلاتورها در فارکس به لحاظ اعتبار نسبتا عملکرد خوبی حداقل در بازار فارکس از خود نشان داده اند. در یک نگاه گذرا به تاریخچه اخیر جفت ارزهای اصلی در بازار فارکس می توان چنین نتیجه گرفت که اغلب حرکت های بزرگ در این بازار از یک واگرایی ناشی شده اند. همین امر یک نکته مثبت در مورد اعتماد معامله گران به واگرایی و معامله بر اساس آن است. با این حال، چنانچه در طول مطلب نیز اشاره شد، بسنده کردن به یک روش تحلیلی در بیشتر موارد منطقی به نظر نمی رسد و معامله گر بهتر است برای اطمینان بیشتر و اجتناب از ضرر، در کنار یک روش تحلیلی، از سایر روش های تحلیل تکنیکال نیز برای همه جانبه تر شدن تحلیل و در نظر گرفتن همه ابعاد بازار استفاده نماید.
منبع:
https://www.investopedia.com/articles/forex/07/divergence.asp