پترن های هارمونیک یکی از معروف ترین روش های تحلیل و ترید در بازارهای مالی می باشد. در این الگوها نسبت های فیبوناچی جایگاه ویژه ای دارد. علت آن این است که در هر الگو موج های صعودی و نزولی در نسبت های مشخصی به پایان می رسد. این مطلب به معرفی یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک با نام الگوی خرچنگ یا الگوی کراب اختصاص یافته است.
الگوی خرچنگ چیست؟
الگوی خرچنگ ، کراب یا کرَب دارای پنج موج است. موج های تشکیل دهنده این پترن به ترتیب عبارتند از: XA، AB ، BC و CD. از آنجایی که نقطه C از نقطه A در الگوی کرب عبور نمی کند این الگو در دسته الگوهای کلاس A است. ویژگی مهم الگوی کراب بزرگ بودن لگ پایانی آن یعنی موج CD می باشد. حالت بولیش یا صعودی پترن کراب موقعیت buy و حالت بیریش یا نزولی آن موقعیت sell ایجاد می نماید.
احتمال تشکیل الگوی کرب
نمودار در حال حرکت است و تحلیلگر با مشاهده آن تحلیل های مختلفی می تواند از چارت داشته باشد. در برخی مواقع تحلیلگر ممکن است به اشتباه یک حرکت خاص را از بازار انتظار پیدا کند. در صورتیکه بازار می تواند در هر نقطه ای تغییر روند دهد و یا یک روند سطوح مهم را شکسته و حرکت خود را ادامه دهد. بهترین روش تحلیل همراه شدن با بازار است. یک تریدر واقعی تنها سطوح مهم که احتمال بازگشت روند در آن وجود دارد را تعیین می کند و پس از آن در آن سطوح نشانه های بازگشت را می یابد. در صورتیکه موقعیت ترید فراهم گردید با رعایت اصول مدیریت سرمایه وارد بازار می شود.
برای اینکه تحلیگر ذهن خود را به سمت الگوی کراب ببرد باید نشانه های زیر در نمودار ایجاد گردد:
- موج AB تا 0.382 تا 0.618 از موج XA اصلاح می کند
- نقطه C از نقطه A عبور نمی کند
- موج CD از نقطه X می گذرد
نسبت های فیبوناچی در الگوی خرچنگ
در این الگو چندین نسبت فیبوناچی با توجه به وجود چهارموج مدنظر قرار می گیرد.
با رسم فیبوناچی ریتریسمنت بر روی موج XA مشاهده می شود که موج AB از 0.382 تا 0.618 از آن را اصلاح می کند. چنانچه بر روی موج AB فیبوناچی رسم گردد موج CD حداکثر می تواند به میزان 0.886 از آن را اصلاح کند.
یافتن محل پایان موج CD
به منظور یافتن محل احتمالی نقطه D (پایان لگ CD) می توان دو راه متفاوت را پیش گرفت تا سه تراز حاصل شود. با همگرا کردن دو سطح بدست آمده ناحیه بازگشتی ظاهر می شود. البته اگر در این نسبت ها قرار نگرفت جای تعجب وجود ندارد الگوی ایجاد شده crab pattern نیست.
روش یک ؛ ترسیم فیبوناچی بر روی لگ XA
اگر بر روی موج XA فیبوناچی ترسیم شود نسبت 1.618 آن یک سطح محتمل برای نقطه D می باشد.
روش دو ؛ ترسیم فیبوناچی بر روی لگ BC
درصورتیکه بر موج BC فیبوناچی زده شود نقطه D می تواند در نسبت های 2.618 تا 3.618 قرار گیرد.
مثال 1:
مثال 2:
مثال 3:
منبع: