برای جواب سؤال و مقایسه فارکس ، سهام و کالا باید مقوله ای را مورد بررسی قرار داد که به آن شخصيت بازار (Market Behavior) می گویند که بازاری خاص را از نظر شرایط خاص، درجه ریسک پذیری و شفافیت قیمت و …. مورد بررسی قرار می دهد.
در این جا لازم است ابتدا موضوعی را خاطر نشان کرد و آن این است که در صورت نداشتن حداقلی از دانش تئوری و عملی و شناخت مبانی مدیریت ریسک همراه با آشنایی روانشناسی معامله که در ذیل بخشی مبانی این پایه ها بصورت تیتروار بیان می گردد. ورود به هر کدام از این بازارها مانند رفتن به اقیانوس بدون آشنایی با فن شنا است.
مراحل مختلف کسب دانش جهت حضور در بازارهای آنلاین
الف) دانش معامله (Knowledge of Trade)
- آشنایی با نرم افزارهای بازار و انواع سفارشات ، حد سود و حد ضرر ، ورود به معامله و قفل کردن معامله (Hedge Position)
- آشنایی با فاکتورهای اقتصادی موثر جهت تحلیل قیمت (تحلیل فاندامنتال)
- آشنایی با انواع نمودار و کاربرد اندیکاتورهای مختلف در روند قیمت (تحلیل تکنیکال)
ب) مدیریت ریسک (Risk Management)
عامل دوم پس از کسب دانش معامله ، مدیریت ریسک می باشد. که به معامله گر توانایی حضور در بازار و تحمل نوسانات ذاتی بازار را میدهد که بطور کلی اگر افراد 10% از سرمایه خود را در بازار وارد کنند از درجه قابل قبولی از مدیریت ریسک برخوردارند.
بیشتر بخوانید: مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه
ج) روانشناسی معامله
در این مبحث حالات روحی و روانی اشخاص جهت حضور در این بازارها مورد بررسی قرار می گیرد. که بطور کلی اولین شرط ورود به این بازارها این است که مبلغ سرمایه وارد شده حد ریسک اشخاص بوده (Risk Capital) و با فرض اینکه اگر تمام آن پول نیز در معامله مورد زیان واقع شد سیستم زندگی شخص (Life Style) تغییر عمده ای نکند. در اینجا فرض بر این است که شخص با موارد قبل آشنا بوده و با یک حساب آزمایشی (دمو) نيز کار کرده است و حال در آستانه انتخاب بازار قرار دارد.
آیا بازارهای مختلف ارز یعنی Forex ، سهام یعنی CFDs و کالا یعنی Commodities از درجه یکسان ریسک و بازده برخوردارند؟
شخصيت بازار (Market Behavior)
در کلیه بازارها عدد مورد معامله را قیمت گویند که در اینجا مشخصه های ذاتی قیمت که منجر به پایداری هر چه بیشتر بازار می گردد را بیان می کنم:
1- ارزش ذاتی
هر چه قیمت بیانگر مقدار معینی کالا باشد از استحکام بیشتری برخوردار است. برای مثال ارزش هر اونس طلا در بازار یک حداقلی دارد (ارزش تمام شده) که هیچگاه از آن پایینتر نمی آید. در حالی که نرخ برابری ارزها (برای مثال EUR/USD) رقمی است که هیچگاه نمی توان به توافقی برای نرخ برابری واقعی رسید. یعنی بسته به عوامل مختلف و بسیار متعدد می تواند بسیار پایین یا بسیار بالا باشد. از این نظر قیمت های Commodity کالا از استحکام بیشتری نسبت به نرخ برابری ارزها برخوردارند.
2- پیروی کالا از قوانین بازار
کالاهای جهانی (Commodity) بدلیل جهانی بودن نسبت به نرخهای جفت ارزهای مختلف (فارکس) پیروی بیشتری از قوانین عرضه و تقاضا دارند. بنابراین نوسانات کالاها قابل پیش بینی تر و با عوامل عینی بیشتری سروکار دارند.
3- دوری از اعمال نظر دولتها
بازار ارز نبرد بین دولتها می باشد که هر کدام می توانند با چاپ اسکناس و وضع قوانین مالی خاص قواعد بازی را موقتا بهم زده و باعث ضرر و زیان معامله گران جزء شوند. در حالیکه چنین امکانی در بازارهای سهام و کالا کمتر میسر است و هیچکدام از دولت ها نمی توانند با اقدامات ناگهانی تعادل بازار کالایی را بهم بزنند.
4- ارزش ذاتی سهام و كالا
در بازارهای سهام و كالا چون قیمت نمایانگر کَمیتی مشخص از یک سرمایه معین می باشد تغییرات ناگهانی در ارزش ذاتی یک کمیت فیزیکی بدون تغييرات در کمیت آن کالا بسیار نا محتمل می باشد. در واقع ارزش ذاتی هر اونس طلا بیانگر مقداری معین از دلار می باشد که نوسانات تنها از نوسانات دلار تبعیت می کند. ولی نسبت آن یک به یک مانند ارزها نمی باشد برای مثال ارزش برابری یورو به دلار آمریکا در ماه فوریه 2004 برابر 1.3000 بود. در حالیکه طلا هیچگاه با آن برابری از 437 دلار بالاتر نرفته و امروز با نرخ برابری دلار تقريبا يكسان با یورو است. ولی طلا به قیمت 450$ رسیده است یعنی ارزش ذاتی طلا سوای 10 ماهه سال 2004 معادل 15-20 دلار در هر اونس افزایش پیدا نموده است.
جمع بندی
معاملات در بازارهای کالا (commodity) و سهام (CFD) نسبت به بازارهای ارز از درجه ریسک کمتری برخوردار بوده و می تواند احتمال کسب سود را افزایش دهد.
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Trade_Knowledge_Network
https://en.wikipedia.org/wiki/Risk_management
https://www.wzb.eu/en/research/markets-and-choice/market-behavior