در این صفحه تجربه هایی از استفاده متد هواپونوپونو برای شما می آورم امیدوارم که نویسنده های آنها راضی باشند. ذکر این تجربیات در اینجا فقط و فقط به قصد آموزش بوده است و بس!
تجربه های 1 تا 10
تجربه #1
من چند روز اخیر مرتب اذکار رو گفتم وپاکسازی کردم. چندسال بود که از کسی به شدت دلخور بودم خیلی آزارم داده بود به هر روشی متوسل شدم که ببخشم نمیشد. وقتی خاطرات بد یادآوری میشد انگار که همه ماجرا همون موقع رخ داده بود ود اغ دلم تازه میشد. تصمیم گرفتم هواپونوپونو را امتحان کنم. و فقط چند روز اونم هر وقت فکرم آزاد بود اذکار رو گفتم. واقعا تمام دلخوری تمام شد. خدایا شکرت که کمکم کردی.
تجربه #2
من روی یک موضوع دیگه پاکسازی کردم. عجیب این روش جواب میده! مثل معجزه میمونه من مدتی پیش پولی را قرض داده بودم به یکی از دوستانم. ولی چون خیلی باهاش رودربایستی داشتم روی اونو نداشتم که بخام بهم پس بده.و چندروزی به پولم احتیاج پیداکرده بودم. فقط دیروز روی این موضوع پاکسازی کردم . امروز دوستم پول روبحسابم واریز کرد.
تجربه #3
میگم تو مهد دخترم یه خانم خیلی خوبی کار میکرد که خیلی بچه ها رو دوست داشت. یه هفته پیش گفتن مشکل خانوادگی پیدا کرده دیگه نمیاد. انقدر خوب بود که هر وقت یاد نبودنش میوفتادم ناراحت میشدم. از دیروز شروع به پاکسازی کردم و حتی قبول داشتم به خاطر چیزی در درونم اون رفته. البته ناراحتی رو گذاشتم کنار و به خدا سپردم. امروز رفتم دنبال دخترم دیدم برگشته و مشکلش حل شده.
تجربه #4
شرح تجربیات استفاده از ترکیب هواوپونوپونو و EFT
سفارشی گرفته بودیم- خریدار آمده بود جنس رو بازدید کنه، خريدار علاوه بر من با چند نفر دیگر هم قرار ملاقات داشت… دیدار ما با خریدار بد نبود اما چندان هم راضی نبودیم از صحبتها و … . روز بعدش اتفاقات بدی افتاد… متوجه شدیم همکاران دیگه شروع به تخریب ما کردند و خریدار هیچ رغبتی برای انجام معامله با ما نداشت. منم در شرایط مالی بسیار بدی بودم و باید کاری می کردم.
دو سه روز فقط EFT کردم و پاکسازی … هرچه به ذهنم رسید پاک کردم و ضربه زدم… تا اینکه خریدار به من زنگ زد گفت تصمیم گرفتیم با آقای X کار کنیم و اگر نتونست به تعهداتش عمل کنه میایم سراغ تو!! اما من فقط پاکسازی کردم… روز بعدش دوباره تماس گرفت… نمیدونم چه چیزی باعث شده بود نظرش تغییر بده اما گفت شماره حساب بده تا کار رو با تو انجام بدیم… باور کردنی نبود اما شروع به کار کردیم و در یک ماه اخیر حدودا 500 میلیون با همین یه خریدار کار کردیم و من همچنان در حال پاکسازی هستم.
خدایا ممنونم- دوست دارم
تجربه #5
اولین روز آشنایی من با هواپونوپونو در حالیکه شدیدا عصبی بودم و مسئله ای پیش اومده بود و از عصبانیت اصلا تمرکز نداشتم و کاری هم از دستم بر نمی اومد شخصی کلاه بزرگی سرم گذاشته بود و نمی دونستم باید چکار کنم. هر بار هم بهش زنگ می زدم جواب نمی داد یکباره به یاد هواپونوپونو افتادم و از خدا طلب بخشش کردم و مسئولیت تمام این ماجرا را خودم پذیرفتم. تشکر و عشقم را به پروردگار فرستادم و مدام مثل ذکر همین 4 جمله را تکرار کردم. معجزه ای باور نکردنی همون روز اون آدم زنگ زد و خودش امد تمام خرابکاری هاش را درست کرد. از اون روز من به تمام دوستان و آشنایان مشکل دارم هواپونوپونو را معرفی کردم و امیدوارم همه به این آگاهی برسند و پاکسازی با هواپونوپونو را هر روز انجام بدهند.
تجربه #6
من نماز میخوندم اما کاهلی میکردم تا اینکه چند ماه پیش با جذب و هواوپونوپونو و پاکسازی اشنا شدم …. از اون موقع تا الان به هیچ عنوان نماز قضا حتی نماز صبح هم ندارم, با عشق نماز میخونم … پاکسازی بهم کمک کرده که به خدا نزدیک بشم … هر کس دغدغه ای در مورد داره با این پست من تا اخر خط میره و میفهمه جایگاه نماز و پاکسازی در راستای هم هست و هدف همشون نزدیک شدن به خداست و بس
تجربه #7
براي دوستان جديد من خودم تاثير اين كلمه را روي نون امتحان كردم. قدرت زيادي داره وصد در صد روي افكار و بدن ما هم تاثير ميزاره.
اين هم نتيجه بعد از يك هفته. ذكر خدايا شكرت از كپك زدن نون جلوگيري كرد.
تجربه #8
با استفاده از پاکسازی تا حدودی تونستم وقایع تلخ زندگیم که قبلا یادشون میفتادم حالم بد میشد اما حالا نسبت بهشون بی تفاوتم.
تجربه #9
من یکی از بزرگترین موانع زندگیمو که خیانت بود به کمک پاکسازی حلش کردم و ازش رها شدم.برای خودمم باور کردنی نبود.تجربه های کوچیکتر هم خیلی دارم و بنظرم روش جادویی هست
تجربه #10
گردنم درد شديد داشت. ذكر گفتم چند دقيقه. گفتم از اصطلاحات زبان هم استفاده كنم. با خودم گفتم وقتي نميتونم سرمو بالا بيارم يعني بخاطر گناه يا اشتباه و از روي خجالت روم نميشه سرمو بالا بيارم. فكر كردم ببينم چه اشتباهي كردم . يه دفعه ياد يه اشتباهي تو 20 سال پيش افتادم . بخاطر اون اشتباه چنتا استغفرالله گفتم. چند دقيقه بعد ديدم گردن درد شديدم خوب شده. يعني با ذكر يا مشكل حل ميشه يا جنبه رو مياد و اون جنبه يک راست با ذكر خنثي ميكنيم . حالا اگر سعي كنيم حواسمون به ذكر باشه نه به مشكل راحتتر و سريعتر مشكل حل ميشه. هر چند اون مشكله بايد يه بهونه اي برا نزديك شدن به خدا باشه.
