خط روند Trend line چیست ؟
به ساپورت و رزیستنسی که به صورت مورب رسم شود خط روند میگویم. هنگامی که حرکت قیمت در روند صعودی یا نزولی قرار دارد ، علاوه بر استفاده از حمایت و مقاومت افقی می توانیم از خط روند هم استفاده کنیم. از جلسه اول می دانیم که قیمت همیشه به صورت زیگ زاگ حرکت می کند.
نحوه کشیدن خط روند صعودی
کامپیوتر خود را روشن می کنید و پشت چارت میشینید. می بینید قیمت از نقطه A به سمت بالا ، یعنی نقطه ی B رسیده است. قیمت در نقطه B یک قله ساخته و به نقطه C ریزش کرده. شرط یک روند صعودی این است که نقطه C نباید به هیچ عنوان از نقطه A پایین تر باشد. مثلا فاصله ی A تا B اگر 100 پیپ باشد B تا C باید حدود 50 تا 70 پیپ باشد. قیمت وقتی در نقطه ی C دره ساخت ، معامله گرها به این فکر می افتند که احتمالا اصلاح تمام شده و روند صعودی می شود …
اما ما احتیاط می کنیم و صبر میکنیم که قیمت قله B را هم بشکند. همینطور که در تصویر بالا می بینید.
طبق تصویر بالا برای کشیدن روند صعودی ما نقطه A را به C وصل میکنیم. یعنی دو تا دره ها. تا زمانیکه قله B شکسته نشده تایید روند دار شدن قیمت ما قطعی نیست. چون ممکنه به قله B ما بخورد و قیمت برگردد. خط روند کاملا نقش رزیستنس و ساپورت دارد. هم در شکست و هم در تغییر روند.
دو نکته مهم :
- سطوح ورود
- نقطه ورود
این دو کاملا متفاوت هستند. اکثر افراد حتی بعد 10 سال هم متوجه این مطلب نمی شوند. در تصویر بالا با برخورد قیمت به روند ما سطحی به دست می آوریم که موقعیت خرید دارد. اما نقطه و سیگنال ورود را باید از الگوی کندلها بگیریم.
طبق تصویر بالا با شکست قله ی B ، ما از دره ی اول به دره ی دوم خط روند صعودی را میکشیم. قیمت قله را شکسته و در همان سطح پولبک زده است.
ما دو نوع خط روند داریم. اصلی و فرعی . خط روند های فرعی در داخل روند اصلی ما هستن. برای استفاده از روندهای فرعی بهتر است یک یا دو تایم پایینتر برویم.
درجه ی اهمیت روند به چند عامل بستگی دارد :
- تعداد برخورد قیمت به آن روند.
- مدت زمانی که روند در بازار دوام آورده
- شیب روند
نقاط مینیموم و ماکزیمومی که روند را با آن ترسیم میکنیم یا همان A تا B باید فاصله ی استاندارد داشته باشند. نه زیاد دور و نه زیاد نزدیک.
خط کانال چیست ؟
خط کانال ، خطی است که موازی خط روند ما رسم می شود و در پیدا کردن مکان احتمالی خروج از معامله و شروع معامله جدید به ما کمک میکند.
می توان دو یا سه خط کانال رسم کرد. در تصویر بالا می بینید که قیمت 3 بار خط کانال را لمس کرده و برگشته. باید کانال قیمتی را پیدا کنیم یا کانال کشی کنیم.
تشکیل سویینگ ها دور از خط کانال میتواند آلارم تغییر روند ما باشد . در تصویر بالا قیمت از کانال دور شده و قله های کوتاه تر زده است و نهایتا روند ما را شکسته است.
شکست روندها :
زمانی که یک خط روند می شکند (قیمت از آن عبور می کند) یعنی مواضع خریدارها و فروشندها تغییر کرده است. روند جفت ارز پوند/دلار را تصور کنید که بخاطر انتظارها از افزایش نرخ بهره بانک انگلستان صعودی شده و تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر شده است.
حالا فرض کنید آمارها و اخبار اقتصادی ضعف اقتصاد انگلستان نشان دهد، قدرت خریداران را نسبت به فروشندگان کم می کند و این باعث کاهش روند صعودی این جفت ارز ویا حتی رشد روند نزولی می شود.
نکته : تمام قوانینی که برای شکست خطوط ساپورت و رزیستنس های افقی حاکم هست، برای خطوط روند هم صدق میکند.
شکست روند صعودی و تبدیل به روند نزولی چند مرحله دارد :
- دور شدن قیمت از خط کانال و چسبیدن به خط روند
- قله ای مساوی یا پایینتر از قله قبل تشکیل بشه
- شکسته شدن خط روند صعودی
- پولبک به خط روندی که شکسته شده
- دره ای پایینتر از دره قبل تشکیل بشود.
شکست روند نزولی و تبدیل به روند صعودی هم چند مرحله داره :
- دور شدن قیمت از خط کانال و چسبیدن به خط روند
- دره ای مساوی یا بالاتر از دره قبل تشکیل بشود
- شکسته شدن خط روند نزولی
- پولبک به خط روندی که شکسته شده
- قله ای بالاتر از قله ی قبل تشکیل بشود
ممکن است بعضی از این مراحل بالا (مانند مرحله ی 1 , 2 و 4) انجام نشود.
ما علائم و آلارم تغییر روند داریم و الزامات. شکست روند با کندل استیک جز الزامات هست.
همانطور که در تصویر بالا از جفت ارز یورو ین میبینیم ، قیمت بعد از سویینگ ۴ و برخورد به خط کانال، از خط کانال دور شده و به خط روند نزدیک شده است.
در مرحله ی بعد خریداران بیشتری وارد شدن و قیمت خط روند نزولی را شکسته و بعد از پولبک به صعودش ادامه داده است.
نحوه تعیین حد ضرر (استاپ) و هدف (تارگت):
برای تعیین حد ضرر یا همان استاپ لاس در روند صعودی قله قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم و استاپ بالای قله قرار میدهیم و در روند نزولی هم دره قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم و استاپ را زیرش قرار میدهیم.
برای تعیین تارگت در شکست روند صعودی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا قله قبل را بعنوان تارگت اول و ساپورت های پایینتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.
برای تعیین تارگت در شکست روند نزولی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا دره قبل را بعنوان تارگت اول و رزیستنس های بالاتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.
در این چارت ما استاپ زیر دره قبل از شکست قرار دادیم و اندازه ی دره تا ناحیه شکست بعنوان تارگت اول در نظر میگیریم
مثالی از شکست روند نزولی در جفت از GbpNzd که بعد شکست وارد خرید میشویم.
هدفها ترکیبی از اندازه ی دره ی قبل و مقاومتهای پیش رو هستند که به زیبایی لمس شده اند.
مثال بعدی از جفت ارز پوند ین
همانطور که در جفت ارز پوند ین میبینید قله ای پایینتر از قله قبل زده شده و هشدار تغییر روند به صدا در آمده است.
- روند شکسته شد و دره ای پایینتر از دره قبل زده شده است.
- بدون پولبک زدن هدف اول براحتی لمس شد و هدف دوم هم لمس شد.
مثال بعدی از جفت ارز یورو ین هست که روند صعودی شکسته شده.
قیمت پولبک زده و با تبدیل به روند نزولی شده سپس روند شکسته شده ابتدا قله ای مساوی قله قبل زده شده است.
نکته ای مهم :
در عکس بالا هست که اهمیت قرار گیری استاپ نشون میده. بعد از شکست روند و ریزش ، مجددا قیمت توسط مارک میکرها صعودی شده جهت زدن استاپها و فعال کردن سفارشات فروش و ریزش شارپی . همانطور که میبینید شدو نتونسته بالاتر از قله ی قبل از شکست روند بره.
نکته بسیار مهم دیگر :
ورود در شکست های که با حرکات شارپی و با کندل های بزرگ انجام میشه پر ریسک هست. چون استاپ ما زیاد میشه و ممکنه ضررهای سنگینی وارد کنه. در تصویر بالا از جفت از پوند به دلار استرالیا، اگر بعد از کلوز کندل شکست، زیر خط وارد فروش میشدیم کار پر ریسکی بود و اگر قیمت برای پولبک هم برمیگشت، کلی در ضرر فرو میرفتیم.
به کندلی که خط روند ما توسط اون شکسته میشود، کندل شکست میگویم.
اگر بعد از شکست خط روند ، open و close کندل بعدی هم بعد از کندل شکست بود دال بر تایید شکست هست.
مثلا در شکست روند صعودی، بعد از کندل شکست هم یه کندل کامل زیر خط روند بسته بشه.
همانطور که در نمودار نفت مشاهده میکنید، با لمس خط روند و مشاهده الگوی کندل استیک piercing ، وارد معامله شده ام.
با شکست خط روند نزولی قیمت به صعود ادامه داد.
همیشه شکست در حرکات اصلاحی روند اصلی یا ریتریس ها تارگتهای خوب و قدرتمندی به ما میدهد.
در بالا خط روندهایی که شکسته شده است را میبینید و زیبایی و سادگی کار با روند را به ما نشان میدهد.
برگرفته از نوشته سعید جواجوند
- جلسه اول : شناسایی روند
- جلسه دوم : خط روند
- جلسه سوم : فیبوناچی ریتریسمنت
- جلسه چهارم : فیبوناچی اکستنشن و پروجکشن
- جلسه پنچم : مثالهایی برای آموزش فیبوناچی
بیشتر بخوانید:
منابع:
- مجموعه آموزشی گلشاهیان
- پی دی اف های آموزشی سعید خواجوند
- https://www.investopedia.com/terms/t/trendline.asp
- https://en.wikipedia.org/wiki/Trend_line
